أ. تأثير واقعي و تأثير تخيّلي | ||||||||||||||||||||
معجزه، حقيقتي است كه تأثير حقيقي دارد و با آن ميتوان چوبي را واقعاً مار يا اژدها نمود و يا سنگي را منشقّ كرد و چشمههايي جوشان از درون آن جاري ساخت، مريضي بيدرمان را شفا داد و مردهاي بيجان را به اذن خداوند زنده كرد. | ||||||||||||||||||||
امّا سحر، تصرّف در قوّهخيال ميكند و اثرش، خيالي و تخيّلي است. يعني گرچه سحر اثر واقعي بر انسانها ميگذارد ولي اين اثر واقعي به صورت مستقيم نيست و دليلي بر وقوع آن نداريم بلكه كانال اين اثر، قوه تخيل انسانهاست؛ در حالي كه معجزه به طور مستقيم در عالم واقع و در انسان و غيرانسان اثر واقعي ميگذارد بدون آنكه نيازي به تأثير در قوه خيال داشته باشد. ساحران با كارهايي در خيال بيننده اثر ميگذارند و ناظر سحر اگر انسان ضعيفي باشد. بازار ساحران بسيار گرم است و اگر انساني قوي باشد، خيال او به آساني در اختيار سحر ساحران قرار نميگيرد، از اينرو سر و كار ساحران هميشه با خردسالان يا افراد سادهلوح است. | ||||||||||||||||||||
ساحر، در خيال بيننده اثر ميگذارد و آنگاه خيال بيننده در خود او اثر ميگذارد و احساس و رفتار خاصي در او ايجاد ميكند و هر چه اين خيالِ تلقين شده قويتر باشد، اثرش بر روي فرد بيننده قويتر است. | ||||||||||||||||||||
انسان از آنجا كه «فاعل بالاراده» است و كارهايش را با اراده انجام ميدهد، ارادهاش بر علم او متّكي است و به مقتضاي علمش اراده ميكند و در اين حال فرقي نميكند كه علم او مطابق با واقع و حقيقي باشد يا اينكه تخيّلي و خلاف واقع باشد؛ در هر صورت بر اساس آن علم، عمل ميكند. اگر مار و عقربي از كنار شخصي كه تا كنون آنها را نديده و نشناخته است بگذرد، چنين شخصي هيچگاه
|
برچسب : نویسنده : کرابی karrabi1404 بازدید : 284 تاريخ : چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت: 18:33
اول انسان چراغ سبزی نشان می دهد و بعد شیطان وارد می شود و تخم گذاری می کند و جوجه هایش در دامن قلب و فکر همین انسان رشدکرده و از طریق اعضای بدن خارج می شوند. چشم شیطانی می شود یعنی کار شیطانی می کند همه چیز را شیطانی می بیند. گوش و زبان و دست وپا همینطور...
برچسب : نویسنده : کرابی karrabi1404 بازدید : 240 تاريخ : يکشنبه 25 آبان 1393 ساعت: 10:28
مجبور شدند انگشتای یخ زده اش رو قطع کنند. سرباز یکه در منطقه کوهستانی کردستان به دلیل نرسیدن نیروی کمکی و جایگزین, سه شبانه روز در منطقه عملیات جنگ تحمیلی گرمی حفظ دین و میهن سرما را از یادش برده بود. درود بر تو ای مرز پر گهر که چنین گوهر هایی در خود نهان داری این چنین فداکار. سلام بر شهیدان عزیز و جانبازان فداکار
در راه حسین...برچسب : نویسنده : کرابی karrabi1404 بازدید : 246 تاريخ : جمعه 23 آبان 1393 ساعت: 12:04
پرسش: آيا شغل آرايشگرى جايز است؟
در حرفه آرايشگري وارد هستم. با اين كه نيازمندم، چون شنيدم درآمد آن حرام است، دست از كار كشيدهام. با اين كه نيتم آرايش بانوان براي همسرانشان است اما ميدانم تعدادي از آنها به خصوص عروس خانمها خود را از نامحرم نميپوشانند. حالا تكليف من چيست؟
پاسخ: آرايشگرى مباح است، امّا بايد مواظب بود كه منجر به فساد و انجام اعمال خلاف اخلاق ( مثل دروغ ) يا تعاون و کمک بر ظلم و فساد(کمک به پوشیده شدن عیب ظاهری برای ازدواج) و وسيله عيّاشى نشود. به شرط رعايت موازين واصول شرعى; درآمد بدست آمده از اين شغل، حلال است.
برای عروس خانم ها:آرايش و پوشيدن لباسهاي نازک بدن نما براي عروس اگر بتواند خود را از ديد و نظر افراد نامحرم حفظ كند، اشكال ندارد؛ ولي در جاهايي كه افراد نامحرم رفت و آمد ميكنند و او در ديدگاه آنها قرار ميگيرد، واجب است كه از پوشش كافي استفاده كند و تمام بدن خود و حتي زينت و آرايش صورت را از مردان نامحرم بپوشاند.
برچسب : نویسنده : کرابی karrabi1404 بازدید : 229 تاريخ : جمعه 23 آبان 1393 ساعت: 10:51
پرسش:
خداوند متعال ميل زيبايي را در انسان ها به ويژه بانوان قرارداده است ; پس چرا مي گويند زنان نبايد در جامعه آرايش كنند؟ چگونه مي توان اين ميل را ارضا نمود و يا چرا اين ميل در وجود ما قرار دارد؟
پاسخ:
خداوند متعال , تنها ميل به زيبايي و زيبا شدن و جلوه و ناز كردن رادر انسان قرار نداد, بلكه ميل هاي ديگري را نيز در انسان قرار داد. او ميل دارد تمام مال ها از آن او باشد و زيباترين مكان دنيا متعلق به او باشد و زيباترين همسر راداشته باشد. از اين اميال , انسان سير نمي شود, بلكه در هر وادي حرص و ولوع است است : (1)
افراط و تفريط در اين اميال , آثار بد فردي و اجتماعي دارد و احياناً ميل انسان ها در بسياري از مواقع به تنازع و درگيري كشيده مي شود, مثلاً مردي زن زيبايي را مي خواهد و مرد يا مردهاي ديگري نيز به دنبال اويند و در نتيجه درگيري مي شود; همين طور در املاك . اگر همهء مردم بخواهند اميال خود را اِعمال كنند, به درگيري منجرّ مي شود; از آن رو كه زن مظهر جمال خدا است و مرد, مظهر جمال دوستي خدا است . .
دو تفكر در اين زمينه بر جوامع بشري حاكم است ; تفكر غربي , مبني بر اين كه شخصيت زن در اين است كه به خانه و خانواده پشت كند و به كار روي آورد وشخصيت او, به برق طلاي او است و اين كه كاري به طفل معصوم و شوهر و خانه نداشته باشد, بلكه دنبال بيرون رفتن از منزل باشد و شخصيت خود را در تجمل گرايي و زينت آرايي ببيند. به عبارت ديگر: اصالت را به زن ندهند, بلكه اصالت رابراي طلا و فرش و مبل و... بدانند. تفكر ديگر اين است كه شخصيت زن در جلوه گريِ بيرون از خانه نيست , بلكه شخصيت و جلوه گري او بر اساس تشكيل خانواده و نگه داري بنيان هاي محكم خانواده و شوهر داري است . چون اگر جلوه گري وزيبايي خواهي او كنترل نشود و در مسير درست استفاده نشود و از خانه و شوهر, به ديگران و جامعه بروز دهد, مفاسدي خواهد داشت و زن از اصالت آفرينش خودخارج خواهد شد.
يكي از اشتباهات بزرگي كه دنياي غرب انجام داد, اين است كه چون مي خواست از زن , مرد مصنوعي بسازد, خرافات دوران جاهليتِ كهن , شكل مدرن و علمي به خود گرفت . كساني از حقوق زن حمايت كردند كه شهوت ران بودند ومي خواستند عفاف و شخصيت و ارزش زن را از بين ببرند. آنان از زنان دركارخانه ها به عنوان كاركنان خوب و كم توقّع , استفادهء نامشروع مي كردند. ويل دورانت مي گويد: در مجلس عوام انگلستان , صاحبان كارخانه ها بودند كه دم ازحقوق زنان مي زدند; يعني وجود زن , ارزش و شخصيت زن , وسيلهء سودجويي ومنفعت طلبي و كام جويي يك عده صاحبان پول شد. زنان را از خانه بيرون كشاندندو گفتند: اينان مانند مردان , سركش نيستند. اين ها كارگران خوب و آرام و كم سر وصدايي هستند و از طرفي از زيبايي آنان به طور مفت و مجاني كام جويي مي كردند.
در نتيجه مفاسد فراواني از قبيل بي بند و باري و بي عفتي و برهنگي و بچه هاي بي سرپرست و دردهاي فراوان اخلاقي و رواني و سرخوردگي شوهران از زنان بي بند و بار پيش آمد. بي رغبتي آنان به زنان خود و جدايي و دل بستن به زنان ديگر,از آثار بد و منفي غرب گرايي است كه متأسفانه در كشورهاي اسلامي رواج پيدامي كند, در حالي كه قرآن دواي دردهاي بشر را, پاكي و عفاف زنان مي داند:
آيات خدا اين است كه براي شما از جنس خودتان , همسراني خلق كرد تا با آنان انس بگيريد و بين شما مودّت و دوستي و رحمت قرار داد>.
بنابراين جمال و زيبايي و تجمل زن بايد در زندگي زناشوئي مصرف شود.(2)
(پـاورقي 1.معارج (70 آيهء 19
(پـاورقي 2.با استفاده از منزلت زن , ص 168 منبع اینترنتی: واحد پاسخگویی دفتر تبلبغات اسلامی
در راه حسین...
برچسب : نویسنده : کرابی karrabi1404 بازدید : 221 تاريخ : جمعه 23 آبان 1393 ساعت: 9:04
1- امام را کامل وعمیق می شناختند یعنی می دانستند باید تسلیم محض او باشند و از دستورات او اطاعت کنند
در واقع معرفتي كه مورد تأكيد ائمه عليهمالسّلام واقع شده، معرفتي سطحي نيست كه عامهي مردم به آن آشنا هستند و تنها به نام و نسب امام ختم ميشود. بلكه مقصود معرفت خاصی است كه از لوازم ايمان است. امام باقر عليهالسّلام در اين مورد فرمودهاند:" لا يكون العبد مؤمناً حتي يعرف الله و رسوله و الائمة كلهم و امام زمانه و يرد اليه و يسلّم ل بنده ايمان نخواهد آورد مگر آنكه معرفت خدا و رسول او و همه امامان و معرفت امام زمان خود را داشته باشد و به آن حضرت رجوع كند و تسليم ايشان باشد.
یعنی کسیکه ایمانش کامل است معرفت عمیق نسبت به امام خویش پیدا میکند ولذا کسیکه امام زمان خود را نشناسد(نداند چه وظیفه ای در قبال او دارد و او چه حقی بر ما دارد) و با این حال بمیرد مرگش مرگ جاهلیت است امام صادق(ع) در جواب سؤال از چگونگی از معنای جاهلیت فرمودند: منظور از آن جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی است.
نشناختن امام زمان خود به معنی عدم ارتباط با امام است و عدم ارتباط با امام یعنی قطع پیوند هدایت با خداوند و این همان مرگ جاهلیت و خروج از دین و گمراهی است
برچسب : نویسنده : کرابی karrabi1404 بازدید : 196 تاريخ : جمعه 23 آبان 1393 ساعت: 7:56
چرا امام حسین(علیه السلام) فرمود من یارانی بهتر از شما ندارم مگر ایشان چه ویژگی داشتند. ایا امام زمان ماهم یارانی اینگونه ای دارند؟ ما چگونه می توانیم بهترین یار او باشیم؟
در راه حسین...برچسب : نویسنده : کرابی karrabi1404 بازدید : 261 تاريخ : جمعه 23 آبان 1393 ساعت: 7:35